برتری خفیف با عنوان فرعی – تبدیل اقدامات منظم ساده به موفقیت و خوشبختی نامحدود – کتابی در زمینه موفقیت، خودسازی و خوشبختی است.
جف اولسون، نویسنده کتاب، در سراسر ایالات متحده و در گوشه و کنار جهان برای بیش از ده ها هزار مخاطب سخنرانی کرده است. در طی سی سال گذشته، او به صدها هزار نفر از مردم جهان کمک کرده است تا به سطوح بالاتری از تعالی شخصی و استقلال مالی دست پیدا کنند..
در پشت جلد کتاب جملاتی از:
کن بلانچارد – از نویسندگان کتاب مدیر یک دقیقه ای،
دارن هاردی – ناشر و دبیر تحریریه مجله موفقیت و نویسنده کتاب پرفروش اثر مرکب،
برایان تریسی – نویسنده کتاب راه ثروت به چشم می خورد.
کتاب برتری خفیف از قانون های نانوشته ای سخن می گوید که همه ما بر طبق آن ها زندگی می کنیم اما از وجودشان بی اطلاعیم. مولف این اصول را به شیوه ای ساده توضیح می دهد و موجب می شود انتخاب های کوچک و ظاهرا بی اهمیت روزانه تان را دوباره ارزیابی کنید.
موفقیت حقیقی از پیشرفت های کوچک و ناچیز حاصل می شود، نه پیشرفت های بزرگ. جف اولسون در این کتاب از فلسفه هایی پرده بر می دارد که موفقیت حقیقی را برایتان به ارمغان می آورند.
کتاب برتری خفیف یکی از قدرتمندترین، کاربردی ترین و مهم ترین اصول موفقیت را به شما یاد می دهد. این کتاب زندگی شما را متحول می کند.
در بخشی از کتاب برتری خفیف میخوانیم
بیشتر مردم وقتی با مشکلات و مسائلی مواجه میشوند که بزرگتر یا متفاوت با چیزهایی است که تاکنون با آنها سروکار داشتهاند فورا احساس شکست میکنند و از تلاش کردن دست میکشند. بسیاری از مردم این گونهاند که مشکلات بزرگتر یا متفاوت را بد و منفی میبینند و زندگیهایشان را با منفیگرایی آلوده میکنند.
چیزی که آنها درک نمیکنند این فلسفه است که: اندازه مشکلات اندازه شخص را تعیین میکند. شما میتوانید با توجه به اندازه مشکلاتی که هر نفر را افسرده و غمگین میکند محدودیتهای زندگی او را تخمین بزنید.
همچنین میتوانید با توجه به اندازه مشکلاتی که هر شخص حل میکند میزان موثر بودن زندگی او را اندازهگیری کنید.
هر چه بتوانید مشکلات بزرگتری را حل کنید، دستمزد بیشتری به شما پرداخت میشود؛ زیرا اندازه درآمد شما با اندازه مشکلاتی که حل میکنید تعیین میشود. چیزی که بسیاری از مردم به آن میگویند «مشکل» در واقع یک فاصله و شکاف بین نقطه الف و نقطه ب است.
و اگر ذهنتان را باز نگه دارید، میتوانید روی آن شکاف پل بزنید. دلیل این که وقتم را صرف توضیح و توصیف این فاصله میکنم این است که بدانید این فاصله میتواند علیه شما یا به نفع شما عمل کند.
فاصله بین نقاط الف و ب همیشگی نیست و باید رفع شود؛ و البته رفع خواهد شد؛ حالا یا به نفع شما یا علیه شما. این قانون طبیعت است و شما نمیتوانید جلو آن را بگیرید.
اما انتخاب نحوه رفع این فاصله به عهده شماست. اولین راه برای رفع این کشش این است که نقطه الف را به طور پیوسته به نقطه ب نزدیک و نزدیکتر کنید. اجازه دهید که آهنربای تصوراتتان شما را به سوی خودش و به سوی آینده بکشد. آیا یادتان هست اشخاص ساکن منحنی شکست با چه چیزی کشیده میشدند؟ با نیروی گذشته. و چه چیزی افراد ساکن منحنی موفقیت را به سوی خود میکشید؟ نیروی آینده.
مهم ترین نکته کتاب برتری خفیف این است که موفقیت روز به روز و قدم به قدم شکل می گیرد.
این کتاب تلاش دارد تا به شما ثابت کند که هر نوع موفقیتی، چه بزرگ و چه کوچک، یک شبه حاصل نمی شود و نویسنده کلید اصلی موفقیت را حاصل تصمیمات روزمره می داند.
جف اولسون در اوایل کتاب چنین می گوید:
این که شما چگونه می توانید از هر جایی که هم اکنون هستید به آن جایی برسید که می خواهید باشید، موضوع این کتاب است.
- فصل اول: عملکرد برتری خفیف
- فصل دوم: آهسته بروید تا سریعتر برسید
- فصل سوم: با سکه یک سنتی شروع کنید
- فصل چهارم: یادگیری از منتور ها
درباره کتاب
می توان افرادی را که با این کتاب مواجهه می شوند به دو دسته تقسیم کرد:
- افرادی که قبلا کتاب هایی در زمینه موفقیت خوانده اند.
- افرادی که تا به حال کتابی در زمینه موفقیت نخوانده اند.
در هر دو صورت این کتاب برای شما مفید خواهد بود.
برای افرادی که قبلا کتاب های این زمینه را مطالعه کرده اند. قسمت هایی از مطالب این کتاب ممکن است تکراری و حوصله سر بر باشد. چون می توان آن ها را در هر کتاب موفقیت دیگری پیدا کرد.
اما چیزی که در مورد این کتاب متفاوت است، نحوه بیان نویسنده و تلاش او برای ایجاد یک نگرش جدید است.
به همین خاطر حتی اگر همه کتاب های حوزه موفقیت و خودسازی را خوانده باشید باز هم این کتاب برای شما مفید خواهد بود.
اما اگر تا به حال هیچ کتابی در زمینه موفقیت و خودسازی نخوانده اید، برتری خفیف یک کتاب بسیار ارزشمند برای شما خواهد بود.
مطالب این کتاب ساده و روان می باشد و می توانید نهایت استفاده از آن را ببرید.
کتاب های مرتبط در زمینه موفقیت و رشد فردیموفقیت نامحدود در ۲۰ روزکتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
قسمت هایی از متن کتاب برتری خفیف
مهم نیست که چقدر اطلاعات وجود دارد. یا این که آن اطلاعات چقدر خوب و مفید هستند، اگر شخصی که این اطلاعات را مصرف می کند، پردازشگر درست نداشته باشد (پردازشگری که این قابلیت را به آن ها می دهد که آن اطلاعات را به صورت اثربخشی به کار ببندند)، موفقیت باز هم از چنگ او فرار می کند.
سخت چیزی است که کمی زمان می برد. غیرممکن چیزی است که کمی زمان بیشتری می خواهد.
قبلا داستان ویل اسمیت را برایتان تعریف کردم. در این جا دوباره از او نقل قول می کنم. او مطلبی را گفت که این روزها اغلب در سخنرانی هایم تکرار می کنم، زیرا که حق مطلب را به درستی ادا می کند:
می خواهم به خاطر وجودم در این دنیا، جهان بهتری داشته باشیم. می خواهم که زندگی، شغل و خانواده ام معنا و هدفی داشته باشند. اگر زندگی شخص دیگری را بهتر نمی کنید، وقتتان را هدر می دهید. فقط با کمک به بهتر ساختن زندگی دیگران است که زندگی شما بهتر می شود.
هرگاه پیشرفت مثبتی را در زندگی تان خلق می کنید، موج های مثبتی را ایجاد می کنید که در اطرافتان پخش می شوند؛ درست مانند زمانی که سنگریزه ای در یک آبگیر می افتد.
شما می توانید با توجه به اندازه مشکلاتی که یک نفر را افسرده و غمگین می کند محدودیت های زندگی او را تخمین بزنید. همچنین می توانید با توجه به اندازه مشکلاتی که یک شخص حل می کند میزان موثر بودن زندگی او را اندازه گیری کنید.
شیوه از بین بردن یک عادت بد این است که، یک عادت خوب را جایگزین آن کنیم.