آنچه در کتاب کار عمیق میخوانیم، اغلب، افرادی که چندین کار را به صورت همزمان انجام می دهند، تحسین می کنیم. دوست داریم خودمان هم با انجام همزمان و یا سریع چندین کار، بازدهی مان را بیشتر، و در وقتمان صرفه جویی کنیم. اما مشکل بزرگی در این نگرش وجود دارد؛ هیچ نتیجه مهم و قابل افتخاری با این شیوه به دست نمی آید!
چرا بدون کار عمیق و متمرکز، نمی توان به نتایج آنچنانی رسید؟ کال نیوپورت در کتاب کار عمیق (که از زمان انتشار در لیست پرفروش های نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و آمازون قرار گرفته است)، می گوید که «تمرکز» در دنیای پرآشوب امروز، حلقه مفقوده موفقیت است..
در اقتصاد فعلی، روز به روز به تمرکز و کار عمیق بیشتر نیاز پیدا می کنیم و همزمان، روز به روز داشتن تمرکز و کار عمیق سخت تر و سخت تر می شود. اینگونه است که داشتن مهارت کار عمیق، شما را به یکی از معدود افراد بسیار ارزشمند در کسب و کار و زندگی شخصی تان تبدیل می کند.
از
مقدمه کتاب کار عمیق نوشته کال نیوپورت
کار عمیق: فعالیتهای حرفهای انجام شده
در حالت تمرکز کامل بدون حواسپرتی که تواناییهای شناختی شما را به حد اعلای خود
برساند. این تلاشها، ارزشآفرین هستند، مهارت شما را بهبود میبخشند و تکرارشان
دشوار است.
کار
عمیق،
برای بهرهگیری کامل از استعداد و ظرفیت ذهنیتان ضروری است. در حال حاضر، پس از
دههها تحقیق در روانشناسی و علوم اعصاب، میدانیم که حتی فشار روانیِ همراه با
کار عمیق هم برای بهبود تواناییهایتان ضروری است. به عبارت دیگر، کار عمیق،
دقیقاً همان تلاشی بود که در اوایل قرن بیستم، برای متمایز بودن در زمینهی دشواری
مانند روانپزشکی علمی مورد نیاز بود (اشاره به تلاش یونگ برای ایجاد محیطی آرام و
با تمرکز برای کارهایش – داستان آن در کتاب ذکر شده).
کار کمعمق:
کارهای
غیرشناختی و غیرمهارتی که اغلب نیاز به تمرکز کامل و حذف حواسپرتکنها ندارند.
این تلاشها اثر خلاقانهای در جهان ایجاد نمیکنند و تکرار آنها آسان است.
افراد در عصر ابزارهای شبکهای، به طور فزایندهای کار کمعمق را جایگزین کار عمیق میکنند. به طور مداوم در حال ارسال و دریافت پیام و ایمیل هستند و مانند روترهای شبکهایِ انسانی عمل میکنند که به دلیل آسیبهای سریع ناشی از حواسپرتی، با وقفههای مکرر مواجه میشود. تلاشهای مهمتری که باید به خوبی از تفکر عمیق بهره ببرند، مانند تشکیل یک استراتژی جدید کسبوکار یا نوشتن درخواستی برای بورس تحصیلی مهم، در اثر حواسپرتی به بخشهای تکهتکه و ذرهای تقسیم، و با کیفیت پایینی ارائه میشوند.
شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد این تغییر به سوی کارهای کمعمق، انتخابی نیست که بتوان به راحتی آن را معکوس کرد. در واقع شما زمان زیادی را در حالت کمعمقی و آشفتگی سپری میکنید و به این ترتیب، تواناییتان را برای انجام کارهای عمیق به طور دائم کاهش میدهید.
چراکار
عمیق مهم است؟
دو دلیل برای ارزشمندی کار عمیق وجود دارد. اولین مورد، مربوط به یادگیری است. ما در دوران اقتصاد اطلاعاتی (Information Economy) زندگی میکنیم که وابسته به سیستمهای پیچیدهای است که به سرعت در حال تغییرند. به عنوان مثال، بعضی از زبانهای برنامهنویسی که بن یاد گرفت، ده سال قبل از آن وجود نداشتند و احتمالاً تا ده سال دیگر هم منسوخ خواهند شد.
به طور مشابه، کسی که در زمینهی بازاریابی در دهه ۱۹۹۰ فعالیت میکرده است، احتمالاً در مورد اینکه امروزه بازاریابان، نیاز به داشتن مهارت در زمینهی تجزیهوتحلیل دیجیتال دارند، هیچ ایدهای نداشته است. بنابراین برای ارزشمند ماندن در اقتصادمان، باید بر هنر یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید. این امر مهم، نیاز به کار عمیق دارد. اگر این توانایی را پرورش ندهید، به احتمال زیاد از پیشرفتهای تکنولوژیکی عقب خواهید ماند.
دومین
دلیل برای ارزشمند بودن کار عمیق، این است که انقلاب شبکههای دیجیتال، تاثیرات
مثبت و منفی دارد. اگر بتوانید چیز مفیدی خلق کنید، دسترسی به مخاطب آن (به عنوان
مثال، کارفرمایان یا مشتریان) اساساً بدون محدودیت است. عاملی که پاداش مادی و
معنوی شما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. از سوی دیگر، اگر چیزی که تولید
میکنید متوسط باشد، پس به مشکل برخواهید خورد، زیرا پیدا کردن جایگزین بهتر در
اینترنت برای مخاطبان شما بسیار آسان است.
صرف
نظر از اینکه برنامهنویس کامپیوتر باشید یا نویسنده، بازاریاب، مشاور و یا
کارآفرین، برای موفقیت، باید بهترین چیزهایی که میتوانید را تولید کنید، امر مهمی
که نیاز به عمیق بودن دارد.
فرضیه کار عمیق : توانایی انجام
کارهای عمیق به طور فزایندهای در حال کمیاب شدن است و دقیقاً در همان زمان در
اقتصاد ما، کار عمیق به طور فزایندهای در حال ارزشمند شدن است. در نتیجه، افراد
کمی که این مهارت را پرورش میدهند و سپس آن را محور اصلی زندگی کاری خود قرار میدهند،
پیشرفت خواهند کرد.
کتاب
کار عمیق دو
هدف دارد که در دو بخش دنبال میشود. هدف اول که در بخش اول به آن پرداخته شده،
این است که شما را متقاعد کند فرضیهی کار عمیق، درست است. هدف دوم، آموزش چگونگی
استفاده از مزیت این حقیقت به شما، از طریق تعلیم دادن مغز و تغییر عادتهای کاریتان
است، به نحوی که کار عمیق را محور زندگی حرفهایتان قرار دهید.
آنچه در پشت جلد کتاب آمده است:
فعالیت های حرفه ای انجام شده در حالت تمرکز
کامل و بدون حواس پرتی که توانایی های شناختی شما را به حد اعلای خود برساند. این
تلاش ها،ارزش آفرین هستند، مهارت شما را بهبود میبخشند و تکرار آن ها دشوار است.
برای ارزشمند ماندن در اقتصادمان، باید بر هنر
یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید. این امر مهم، نیاز به کار
عمیق دارد. اگر این توانایی را پرورش ندهید، به احتمال زیاد از پیشرفت های
تکنولوژی عقب خواهید ماند.
صرف نظر از اینکه برنامه نویس کامپیوتر،نویسنده،
بازاریاب، مشاور یا کارآفرین باشید، برای موفقیت، باید بهترین چیزهایی را که
میتوانید تولید کنید، امر مهمی که نیاز به عمیق بودن دارد.
توانایی انجام کارهای عمیق به طور فزاینده ای در
حال کمیاب شدن است و دقیقا در همان زمان در اقتصاد ما، به طور فزاینده ای در حال
ارزشمند شدن است. در نتیجه، افراد کمی که این مهارت را پرورش میدهند و سپس آن را
محور اصلی زندگی کاری خود قرار می دهند، پیشرفت خواهند کرد.